اگر خیلی خوش شانس باشیم، یک نفر آدم کار درست، چیزفهم و اهل فن، میتواند موقع چنین خریدی حسابی به درد بخور باشد. خوش شانسترین فرد، کسی است که میتواند این نوشته را تا انتها دنبال کند؛ تجربیاتی شخصی است که حاصل چند سال بالا و پایین کردن بازارهای کامپیوتر پایتخت است و آسان به دست نیامده.
با تاکسی، اتوبوس، اتومبیل شخصی یا حتی پیاده! مهم این است به جایی بروید که یک مرکز مطمئن فروش قطعات و لوازم کامپیوتری باشد، پیش فاکتور معتبر ارایه بدهد، قطعات متنوع داشته باشد، دیگران هم آنجا را به عنوان یک مرکز مطمئن بشناسند و از همه مهمتر اینکه، به محل سکونت شما نزدیک باشد.
خدا را چه دیدید، شاید لازم شد مرتبه بعد هم به آنجا مراجعه کنید، پس از همین حالا دور فروشندههای کوچکی را که نزدیک محل زندگی یا محل کارتان وجود دارد خط بکشید، این فروشندهها بیشتر برای رفع ایرادات نرمافزاری احتمالی مناسب هستند. نهایت انتظاری که از آنها میتوان داشت تهیه و جایگزینی یک قطعه معیوب است. بیشتر آنها قطعاتشان را از یک فروشگاه عمده خریداری میکنند و در این بین شما علاوه بر قیمت قطعات باید هزینههای حمل و نقل را هم بپردازید.
حتماً آگهیهای مختلف شرکتهای کامپیوتری را در صفحه نیازمندیهای روزنامهها دیدهاید. خیلی از این آگهیها ادعا میکنند با کمترین هزینه شما را به خواستهتان میرسانند. راستش را بخواهید، باید بگویم آنها تا حدودی به چیزی که ادعا کردهاند، عمل میکنند اما...!
شرکتهای اصلی ساخت قطعات کامپیوتر، چند سالی است که با در نظر گرفتن اوضاع اقتصادی در کشورهای جهان سوم دست به تولید قطعات ارزان قیمتی میزنند که طبیعتاً کارایی چندانی هم ندارند.
در صورت خرید چنین قطعاتی، تنها وقتی به اشتباهتان پی میبرید که کامپیوترتان مدام هنگ میکند و از پس سادهترین کارهای محوله هم برنمیآید. یک ضربالمثل قدیمی هم میگوید: «هرچقدر پول بدهی، آش میخوری». این ضربالمثل تا حد بسیاری زیادی در مورد خرید کامپیوتر مصداق پیدا میکند. بهتر است گوشهایتان را جلو بیاورید چون میخواهم یک نکته مهم را به شما بگویم: «گول تبلیغات را نخورید».
حالا دقیقاً وقتش رسیده که این س?ال را از خودتان بپرسید. با کی؟ بدون شک جوابتان میشود: کسی که بیش از همه از فوت و فن کار سر درمیآورد، اما شما با یک مشکل بزرگ رو به رو هستید. چه کسی بیشتر از همه درباره کامپیوتر اطلاعات دارد؟ به طور حتم هیچ کس! پس باید چه کار کرد؟ جمع بندی؟ بله. این کاری است که باید شما انجامش دهید، جمعبندی تجربهها و اطلاعات افراد متخصص.
من یک راه سریعتر هم سراغ دارم. اول به سراغ یک آشنا بروید و از او یک لیست بگیرید. شخص مورد نظر شما باید از کامپیوتر سر دربیاورد و در همین تازگیها به بازار سر زده باشد. لیست را به اولین مغازه ببرید و تاکید کنید، حتماً همین قطعات را لازم دارید، ولی بین صحبتهایتان طوری که خیلی تابلو نباشد به طرف حالی کنید که اگر پیشنهاد بهتری دارد حتماً به شما معرفی کند.
در پایان یک پیش فاکتور بخواهید. از حالا کار اصلی شروع میشود. پیش فاکتور را به مغازههای دیگر ببرید و مرحله قبل را دنبال کنید. راز این کار چیست؟ به این ترتیب شما به قیمت واقعی قطعات پی میبرید، قطعات قدیمی و از بورس افتاده نمیخرید، با آدمهایی که هر روز با کامپیوتر سر و کار دارند مشورت کردهاید و... همینها خودش کلی برگ برنده است.
تکلیفتان را با خودتان روشن کنید. این کامپیوتر را برای چه کاری لازم دارید؟ برای پر کردن فضای خالی دکوراسیون سالن پذیرایی؟ استفاده در اتاق شخصی یا شرکت و مغازه؟
فراموش نکنید برای یک استفاده معمولی و روزمره، شما به کامپیوتری نیاز دارید که از عهده اجرای نرمافزارهای آفیس، چند تایی بازی جدید و حتی فتوشاپ بر بیاید، به اینترنت متصل شود و دست کم تا شش ماه محتاج به روز رسانی نباشد.
بیشتر مردم کیس و پاور را زیاد جدی نمیگیرند و تلاش میکنند با حداقل هزینه سر و ته ماجرا را به هم بدوزند. برای خرید یک کیس به همراه یک پاور خوب، گاهی مجبور خواهید شد تا صد هزار تومان هزینه کنید. این مبلغ خیلی زیاد نیست. فراموش نکنید پاور خوب میتواند عملکرد کامل و صحیح قطعات گرانقیمتی مثل پردازنده و مادربورد را تا مدتها بیمه کند.
گارانتی، گارانتی، گارانتی. به فروشنده بگویید فقط قطعاتی را میبرید که گارانتی داشته باشند و در پایان، خودتان شخصاً و حتماً گارانتی ها را چک کنید. قطعاتی که به شما تحویل داده میشود باید جعبه داشته باشد. سی دیهای راه انداز قطعات را هم به هیچ عنوان فراموش نکنید.
آنها مثل کلیدهای قفل میمانند و بدون آنها کارتان به مشکل بر میخورد. برخلاف تصور عامه مردم در بازار کامپیوتر و قطعات آن، گارانتی به معنای واقعی کلمه وجود دارد. اگر قطعهای بسوزد یا با مشکل مواجه شود، میتوان آن را به مرکز گارانتی کننده برد و در بسیاری از موارد قطعات معیوب با قطعه جدید تعویض میشود.
از اینکه مجبورم این واقعیت را گوشزد کنم متأسفم. ولی خیلی از آدمهایی که این روزها در مراکز فروش قطعات کامپیوتری میبینید، بیشتر در جلد یک فروشنده رفتهاند. آنها به شما تنها به چشم یک مشتری نگاه میکنند که باید چیزی بخرد و بعد برود.
برای آنها مهم نیست که شما چه چیزی لازم دارید و هر چیزی که موجودی انبارهایشان باشد را به شما پیشنهاد میدهند. بین خودمان باشد، گول اصطلاحات به ظاهر پیچیده آنها را نخورید. احتمالاً خود شما هم گاهی مجبور به استفاده از چنین روشی شدهاید. آنها با استفاده از چند تا کلمه فنی ساده و پیش پا افتاده، قصد دارند به شما حالی کنند چیزی نمیدانید و خودشان از همه چیز سر درمیآورند. پس به هیچ وجه زیر بار حرف آنها نروید و روی حرفتان پافشاری کنید.